هربرت استاین، اقتصاددان، زمانی نوشت که اگر چیزی نتواند برای همیشه ادامه یابد، متوقف خواهد شد. به نظر می رسد که اقتصاد آلمان - و احتمالاً اروپا - در حال رسیدن به آن نقطه است.
اکثر 100 شرکت بزرگ اروپا در دهه 1980 یا قبل از آن تاسیس شده اند، به این معنی که قاره کهن به طور کامل در انقلاب دیجیتال دهه 1990 و 2000 خوابیده است. هیچ همتای اروپایی برای شرکت های آمریکایی مانند فیس بوک، آمازون، E-Bay یا علی بابا چین یا وی چت وجود ندارد.
این به طرز دردناکی در طول همهگیری کووید آشکار شد، زمانی که بوروکراسی مشهور آلمانی به دلیل فقدان کامل دیجیتالی شدن در بخشهای کلیدی، به کاغذ، خودکار و دستگاههای فکس در سیستم مراقبتهای بهداشتی خود متکی بود. جای تعجب نیست که اقتصاد آلمان در جاهای دیگر نیز شکاف هایی را نشان می دهد.
با اندازهگیری ارزش بازار، تنها یک شرکت آلمانی در بین 100 شرکت برتر جهان قرار میگیرد و ارزش بازار آلمان به عنوان سهم سرمایه بازار جهانی به 1.97 درصد کاهش یافته است. اینها اعداد ویرانگر برای کشوری است که چند سال پیش با گذارش به انرژی سبز و خروج برنامه ریزی شده از انرژی هسته ای به عنوان الگویی برای جهان در نظر گرفته شد.
در واقع، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان آلمانی پرههای چرخان برای توربینهای بادی، برای اضافه کردن آسیبدیدگی، اعلام کرده است که تولید خود را در آلمان تعطیل میکند و به هند میرود. به همین ترتیب Villeroy & Boch، شرکتی که از سال 1879 در شهر Merzig آلمان کاشی تولید میکند، کارخانه خود را بازنشسته میکند و تولید را به ترکیه منتقل میکند و دلیل اصلی را هزینه بالای انرژی و نیروی کار عنوان میکند. می توان استدلال کرد که اینها فقط حکایت هستند، اما احتمالاً تصادفی نیست که برای اولین بار در 30 سال گذشته آلمان بیش از یک میلیارد یورو کسری تجاری داشت، به این معنی که آلمانی ها بیش از صادرات وارد می کنند.
با توجه به پایینترین سطح اعتماد مصرفکننده و افزایش قیمتهای تولیدکننده با سرعت بیسابقه، چشمانداز فوری اقتصاد آلمان جای نگرانی دارد، که با اظهار نظر اخیر رابرت هابک، وزیر اقتصاد و حفاظت از آب و هوای سبز، تشدید شده است.«کل بازار در یک مقطع زمانی در خطر سقوط است.»
قیمت برق به بالاترین حد خود رسیده است، به طوری که قراردادهای فعلی برق یک ساله 340 یورو در هر مگاوات ساعت است. فقط برای در نظر گرفتن این عدد، در سه دهه گذشته این مقدار هرگز از 100 یورو در هر مگاوات ساعت فراتر نرفت. به عبارت دیگر، در سال 2023، برق برای بسیاری از آلمانی ها از یک ابزار برقی به یک کالای لوکس تبدیل خواهد شد.
با آشکار شدن جنگ در اوکراین و وابستگی آلمان به روسیه، انرژی تقریباً یک شبه به منبع کمیاب برای آلمانیها تبدیل شده است و شهرهای بزرگی مانند هامبورگ از هماکنون برای جیرهبندی گاز و تامین آب گرم آماده میشوند. این ممکن است تنها اولین گام باشد،
با توجه به این واقعیت که مسکو در حال تجهیز جنگ منابع خود با اروپا است و نه تنها تحویل گاز، بلکه نفت قزاقستان را نیز کاهش می دهد. روسیه تاکنون مدعی است که همه اینها به دلایل فنی است که به راحتی قابل حل است، اما با این وجود نشان می دهد که پوتین به راحتی می تواند بزرگترین اقتصاد اروپا را تحت فشار قرار دهد. آگاهی ناگهانی از کمبود کامل جایگزینها، اتحادیههای بزرگ آلمان را نیز در حالت وحشت قرار داده است و هشدار میدهد که بدون گاز کافی، کل صنایع ممکن است سقوط کنند.
با این حال، یک چیز با وجود همه این مشکلات همچنان صادق است: آنها باعث نابسامانی اقتصاد آلمان نشدند بلکه نشان دادند. تثبیت ایدئولوژیک بر انرژیهای تجدیدپذیر، همراه با رد انرژی هستهای و اعتیاد به گاز روسیه، منجر به تمرکز بر همه چیز به جز چیزهای مهم شد. از فناوری اینترنت گرفته تا وسایل نقلیه برقی، آلمان عقب مانده است و برچسب معروف "ساخت آلمان" به طور فزاینده ای توخالی به صدا در می آید. فقط می توان امیدوار بود که این برخورد با واقعیت به ناهماهنگی شناختی پایان دهد که می تواند کل اقتصاد اروپا و به همراه آن پروژه اروپایی را از مسیر خارج کند.

