به گزارش اتاق خبر، آیا اصولا بخشی از اقتصاد ایران باقی مانده است که تحریم نشده باشد و قرار باشد از این مکانیزم آسیب ببیند؟ یا آنکه تمامی نتایج این فشارها قبلا توسط تحریمهای ترامپ پیشخور شده است؟ «آرمانملی» در گفتوگو با محسن بهرامیارضاقدس- رئیس سابق کمیسیون تجارت اتاق بازرگانی و عضو شورای رقابت - به بررسی این امر پرداخته و مهمترین راهکارهای توسعه تجارت در دوران تحریم و پس از فعالشدن مکانیزم ماشه را جویا شده است که در ادامه از نظر میگذرانید.
سه عضو اروپایی برجام از فعالشدن مکانیزم ماشه خبر دادهاند؛ این اقدام در صورت نتیجهبخش بودن برای آنها و بازگشت تحریمهای بینالمللی چه اثری روی تجارت کنونی ما با همسایگان خواهد داشت؟
شکل روابط تجاری ما با همسایگان، کاملا از روابط تجاری بینالمللی ما با سایر کشورهای جهان و اتحادیه اروپا متفاوت است. در ارتباط با همسایگان، قبل از تحریم هم بخش عمدهای از مبادلات ما با ارزهای ملی انجام میشد. یعنی خیلی از خریداران کالای ایرانی، داخل ایران ریال پرداخت میکردند یا صادرکنندگانی که به عراق یا افغانستان کالا میبردند آنها هم با ریال یا دینار یا افغانی مبادلات داشتند. لذا الآن دستکم این دو کشور حاضر در شرق و غرب ما که ظرفیت بسیار بالایی هم دارند، میتوانند مورد توجه بیشتر قرار بگیرند. حتی عراق در مقطعی بهویژه در حوزه خدمات فنی و مهندسی به شریک اول تجاری ما در منطقه تبدیل شده بود؛ کماکان هم این ظرفیت وجود دارد. میتوانیم با فعالشدن مبادلات تجاری با ارزهای ملی، حجم روابط خود را توسعه دهیم. البته مقداری سخت به نظر میرسد اما شدنی است.
ظرفیت توسعه تجارت بینالمللی با همسایگان چگونه میتواند به اقتصاد ایران کمک کند؟
در اطراف ما، کشورهای همسایه، بالغ بر 1000 میلیارد دلار کالا تجارت میکنند. حتی اگر بخواهیم سهم حداقلی پنج درصدی هم از این تجارت داشته باشیم، عدد خیلی بالایی خواهد بود؛ به این معنا که میتوانیم معادل حدود 50 میلیارد دلار در بازار 400 میلیون نفری کشورهای همسایه، مبادلات تجاری داشته باشیم. این امر مقداری نیاز به تحرک دارد. متاسفانه نبود وزارت بازرگانی برای تنظیم روابط تجاری برای ایجاد قراردادهای دو و چندجانبه و برقراری تعرفههای ترجیحی و این دست کارهایی که در واقع عملا تجارت صرف است به بازرگانی کشور ضربه وارد کرده است. اگر وزارت بازرگانی قوی داشته باشیم که توسعه صادرات و مبادلات تجاری را با همسایگان هدفگذاری کند، میتوانیم خیلی خیلی بیش از آنچه در حال حاضر، کار تجاری با همسایگان انجام میدهیم را عملیاتی کنیم. شاید مسائل تحریم هم آنچنان زیاد روی این تجارت اثر نگذارند. میشود قالب تهاتر کالایی را پیادهسازی کرد. به این صورت که کشورهای اطراف ما که تحریم نیستند کالایی را میآورند و ما میتوانیم با آن نیازهای خود را تامین و کالا به کالا تهاتر کنیم. مانند زمان جنگ تحمیلی و مبادلاتی که با ترکیه داشتیم. الآن هم میشوند همان شیوه را دوباره فعال، نوسازی و بازسازی کرد و حداکثر استفاده را برد.
برخی، از وجود برخی خوشبینیها به مذاکره در میان فعالان اقتصادی و امیدواری به پایان تحریمها در ماههای آغازین سال آینده سخن میگویند. شما تا چه میزان با صحت آن موافق هستید؟
اگر منظور از مذاکره، مذاکره دوجانبه میان ایران و آمریکاست، من بر اساس آنچه مقام معظم رهبری ترسیم کردند که گفتند نه جنگ نه مذاکره، بعید میدانم چنین اتفاقی رخ دهد. اما اینکه آمریکاییها به 1+5 بازگردند و دوباره در همان چارچوبی که در برجام طراحی شده بود عمل کنند، این محتمل است و احتمال آن هم بسیار زیاد است. تا کنون هم هر جا صحبت از مذاکره شده همین بوده است. به هر حال ما که میز مذاکره را ترک نکردیم؛ مکانیزم برجام همچنان باز است، آمریکاییها از برجام خارج شدهاند و اگر دوباره به برجام بازگردند حتما مذاکرات میتواند دوباره فعال شود و حتی سطح آن میتواند ارتقا پیدا کند و به سطح بالاتر از وزرای خارجه هم برود. من هم این امید را دارم که آمریکاییها سر عقل بیایند و با احترام به آنچه تحت عنوان قرارداد بینالمللی برجام که به تایید شورای امنیت سازمان ملل هم رسیده است، پای میز مذاکره بازگردند و در قالب مکانیزم تعریفشده، مذاکرات دوباره فعال شود.
یک کارشناس اقتصادی اظهار کرده که تحریمها بهویژه تحریم نفتی ایران، بهعنوان یک نعمت، موجب آشکارشدن کسری بودجه شده و از بروز ابرتورم جلوگیری کرده است. تحلیل شما از این نگرش به تحریمها چیست؟
این بحث دو بخش دارد. یکی اینکه تحریمها موجب کسری بودجه است و کسری بودجه هم یک نعمت است که من این را رد میکنم و اصلا مخالف آن هستم. اما اینکه تحریمها میتواند موجب شکوفایی تولید داخلی و حرکت به سمت خوداتکایی و خودکفایی بیشتر شود، بله من موافقم. وقتی ما دستمان به کالایی که نیاز داریم نمیرسد باید تلاش کنیم که در داخل آن نیازها را مرتفع کنیم. البته با هزینه و سختی بیشتر و سطح تکنولوژی پایینتر. ولی در شرایطی که روابط، روابط مناسبی با دنیا باشد، در نظام تجارت بینالمللی هر کشوری که کالای خوبی را تولید میکند، ارزانتر، مناسبتر و با قیمت بهتر، صادر میکند. هر کشور دیگری که آن را نیاز داشته باشد نیز میتواند آن را وارد کند. اما در شرایط تحریم، این روابط برابر تجاری به هم میخورد و کار سختتر میشود. طبیعتا ممکن است برخی کالاهایی را که ما لازم داریم نتوانیم در شرایط تحریم به کشور بیاوریم و باید برویم به این سمت که یا از سبد مصرف حذف کنیم یا خودمان تولید کنیم. مانند دانش فنی و تکنولوژی که الآن از سطح دنیا پایینتر هستیم؛ حالا یا برویم به سمت اینکه این دانش فنی و تکنولوژی و ماشینآلات را خودمان خلق و تولید کنیم که طبیعتا راه سختی پیش روی ماست یا آن را حذف کنیم!
آیا این توان برای تولید در کشور موجود است؟
طبیعتا بله؛ با توجه به ترکیب جمعیتی جوان و این شرکتهای دانشبنیان، توان بالقوه آن وجود دارد. اما بالفعل کردن آن مقداری سخت و هزینهبر است. در شرایط فعلی ممکن است بخشی از هزینه آن در قالب کسری بودجهها خود را نشان دهد.