هدر بالا
امروز: سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ | ۰۹ رمضان ۱۴۴۵ قمری | ۱۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی
چهارشنبه, ۰۸ آذر ۱۳۹۶ ۱۷:۰۶
زمان مطالعه: 12 دقیقه
به عقیده‌ی حاتم قادری «ما مهمترین شکاف نسلی در کل تاریخ خودمان را تجربه می‌کنیم. یعنی حتی شکاف نسل‌ها در حال حاضر، نسبت به زمان تغییر دین ایرانیان از زرتشتی به اسلام هم بیشتر است.»

مؤلفه های شکاف نسلی در ایران

به گزارش اتاق 24 امروزه در ایران موضوع نسلی به یکی از مهمترین معضلات اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است. به عقیده‌ی حاتم قادری «ما مهمترین شکاف نسلی در کل تاریخ خودمان را تجربه می‌کنیم. یعنی حتی شکاف نسل‌ها در حال حاضر، نسبت به زمان تغییر دین ایرانیان از زرتشتی به اسلام هم بیشتر است.»

قادری در ادامه می‌افزاید «البته باید توجه داشت زمانی که از شکاف نسلی صحبت می شود منظور گسست کامل و مطلق میان نسل‌ها نیست، بدین معنی که نسل جدید هیچ قرابتی با باورهای نسل‌های پیشین نداشته باشد. رفتارهای این نسل، در برخی قسمت‌ها تبدیل به ترکیبات جدیدی می‌شود که قبلاً وجود نداشته است یا بازخوانی می‌شود، نه اینکه اصلاً هیچ ارتباطی با نسل قبل نداشته باشد. اتفاقاً همین که تعارض‌ها زیاد است، نشان‌دهنده‌ی این است که نقاط تلاقی هم زیاد است و بر سر این نقاط تلاقی است که تفاسیر یا رفتارهای متفاوتی بروز داده می شود و شکل می‌گیرد.»

از آنجا‌ که‌ زندگی اجتماعی دائما دستخوش تحول‌ و دگرگونی است و نسل جوان نسلی است که فراتر از قالب‌های سنّتی، دیـگر‌گونه‌ می‌اندیشد و عمل می‌کند، اینجاست‌ که‌ تقابل‌ بین نسل گذشته‌ و نسل جوان شکل گرفته‌ و تضاد کهنه و نو معنا می‌یابد. مبحث تفاوت نسلی نیز بر همین اساس در این پژوهش حائز اهمیت است. زیرا نسل‌های جدید در ایران به گروه‌های مختلف طبقه متوسط جدید و ارزش‌های آنان جهت هویت‌یابی گرایش دارند.

با توجه به اینکه نسل‌های جدید در ایران بواسطه‌ی تغییرات اقتصادی، پیشرفت وسایل ارتباط جمعی و امکان گسترش تعامل با فرهنگ‌های دیگر بیش از نسل‌های گذشته، در مواجه با ارزش‌های مدرن و شیوه‌های جدید جامعه‌پذیری قرار دارند، تفاوت‌های هویتی میان نسل‌های جدید و نسل‌های گذشته بیش از پیش در حال افزایش است.

مهمترین دلایل تفاوت‌های ارزشی میان نسل‌ها در ایران که عموماً نسل جدید طبقه متوسط جدید را شامل می‌شود، می‌توان اینگونه برشمرد:

1- رشد ارزش‌های ابراز وجود در میان نسل جدید:

ارزش‌های ابراز وجود حرکت جوامع از ارزش‌های مادی و مبتنی بر بقاء‌ به سمت ارزش‌های فرامادی را نشان می‌دهند که مبتنی بر ابراز وجود و کیفیت زندگی می‌باشند. این ارزش‌ها بر آزادی و استقلال و اهمیت انتخاب‌های انسانی تأکید می‌کنند. این ارزش‌ها در شرایط بهبود اوضاع اقتصادی که افراد امنیت بیشتری را به لحاظ بقای فیزیکی و مادی احساس می‌کنند، رشد می‌یابند.

رشد ارزش‌های ابراز وجود یکی از عوامل تفاوت‌های ارزشی بین نسل‌ها در ایران می‌باشد. اصلاحات اقتصادی که پس از پایان جنگ در ایران صورت گرفت، موجب شد تا نسل‌های بعد با مشکلات اقتصادی که در دهه‌ی اول انقلاب، نسل انقلاب و جنگ با آن برخورد داشتند، مواجه نشوند و امنیت اقتصادی و بقای فیزیکی به شدتی که در دوران جنگ وجود داشت، دغدغه‌ی آن‌ها نباشد. نسل‌های جدید در محیطی متفاوت و با تجربه‌های دیگری روبرو بودند که این امر به رشد ارزش‌های ابراز وجود در آن‌ها منجر گردید.

  افراد در طول سال‌های تکوین ، لزوما تمام ارزش‌های مطلوب جوامع‌شان را فرا نمی‌گیرند، بلکه به احتمال زیاد آن ارزش‌هایی را می‌پذیرند که با تجربه مستقیم‌شان در سال‌های تکوین سازگار است .آن‌ها از ارزش‌هایی که با تجربه مستقیم‌شان سازگار نیستند، فاصله می‌گیرند. این امر وقوع تغییر ارزشی بین نسل‌ها را ممکن می‌سازد. اگر نسل جوان در شرایط بسیار متفاوتی از نسل‌های قبل اجتماعی شود، ارزش‌های کل جامعه به تدریج با جایگزینی بین نسلی تغییر خواهد یافت. در ایران نسل‌های جدید، دوران انقلاب و جنگ را تجربه نکردند، لذا ارزش‌های این دوران با تجربه‌های مستقیم آن‌ها تفاوت داشت، بالعکس نسل‌های جدید دوره‌ی ثبات سیاسی و اقتصادی و گسترش ارتباطات با جهان را تجربه کرده و ارزش‌های این دوره با تجربه‌های آن‌ها سازگاری دارد. این امر یکی از عوامل تفاوت‌های نسلی در ایران می‌باشد.

2- تغییر در گروه‌های مرجع:

«گروه مرجع یا گروه الگو»، یکی از ابزارهای جامعه‌پذیری است و به گروهی اطلاق می‌شود که فرد در مقایسه‌ها به آن مراجعه می‌کند و رفتار، منش و کردار آن را چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی ملاک خود قرار می‌دهد. در مقابل گروه‌های مرجع، «گروه‌های گریز» یا گروه‌های غربیه قرار دارد که فرد ارزش‌ها و هنجارهای آن‌ها را منفی تلقی می‌کند و می‌کوشد هر چه بیشتر خود را از آن‌ها دور نگه دارد. گرو ه‌های مرجع، حالتی آرمانی دارد و فرد در آرزوی نیل به آن به سر می‌برد و سعی می‌کند تا ارزش‌ها و هنجارهای آن را مورد توجه قرار دهد. اگر ارزش‌ها و هنجارهای گروه‌های مرجع با ارزش‌ها و هنجارهای کلی نظام اجتماعی همخوانی و تطابق داشته باشد، مشروعیت نظام اجتماعی بالا می‌رود و از شدت مسائلی، چون بحران هویت، ناهنجاری‌های اجتماعی و شکاف ارزشی نسل‌ها کاسته می‌شود.

  امروزه با توجه به گسترش انواع و اقسام کانال‌های ماهواره‌ای و پیشرفت‌های فناوری ارتباطی، شاهد آن هستیم که گروه‌های مرجع جدیدی در ایران جایگزین گروه‌های مرجع سنتی، مذهبی و ملی شده‌اند و حتی این گروه‌ها از گروه مرجع به گروه‌های گریز تنزل یافته‌اند. والدین که در گذشته مهمترین مرجع سنتی جامعه‌پذیری جوانان بوده‌اند، این نقش را از دست داده و گروه‌های مرجع جدیدی جایگزین آن‌ها شده‌اند. در واقع نسل جدید با نگرشی خودمختارانه و فردگرایانه  خواهان الگوبرداری از گروه‌های مرجعی می‌باشد که با ارزش‌های مورد قبول این نسل همسانی بیشتری دارند.

 امروزه در جامعه ایران، گروه‌های مرجع سنّتی، به یک معنا در یک فرایند «خاصیت‌زدایی» قرار گـرفته و به‌گونه محسوسی دچار یک نوع بحران مقبولیت و مشروعیت‌ و مرجعیت‌ شـده‌اند. از سـوی دیـگر، چنانچه گروه‌های مرجع را به دو نوع گروه‌های مرجع مثبت و گروه‌های مرجع منفی تقسیم‌ کنیم، باید بگوییم که گروه‌های مرجع مـثبت ‌جـامعه ایرانی، در هنگامه یک دگردیسی‌ و تغییر‌ و تبدّل به گروه‌های مرجع منفی هستند. این پدیده، بسترساز تـولد نـیاز و تـقاضایی دیگر برای دستیابی به گروه‌های ‌‌مرجع‌ متفاوت و غریبه گردیده است. به بیان رفیع پور، «این فرایند مـی‌تواند آنقدر پیش‌ رود‌ که‌ تعداد قابل توجهی از اعضای جامعه، بالاخص افراد جوان را از جامعه خود دلزده و مـجذوب‌ کشورهای دیگر سازد.» نسل جدید در ایران در حال الگو گرفتن از گروه‌های مرجعی می‌باشد که در بسیاری موارد با ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و بویژه سیاسی در ایران همخوانی ندارند و همین امر به شکل‌گیری گرایش‌های سیاسی متفاوتی در میان نسل جدید منجر شده است.

3- تقویت فردگرایی و استقلال طلبی:

تقویت فردگرایی و حس استقلال‌طلبی از جمله عواملی است که می‌تواند منجر به گرایش‌های جدید و جهان‌بینی‌های متفاوت در میان نسل‌های جدید با نسل‌های گذشته شده و همنوایی که از ویژگی‌های خانواده‌ی سنتی است را کاهش دهد. کاهش همنوایی و افزایش فردگرایی و استقلال طلبی موجب شده تا نسل‌های جدید همانند گذشته ارزش‌های جمعی مورد قبول خانواده و جامعه را نپذیرند، بویژه آنکه نسل‌های جدید به دلایل متعددی در معرض انواع ارزش‌ها و جهان‌بینی‌های متفاوت و جذاب قرار دارند که در شکل‌دهی به هویت آن‌ها نقش مهمی ‌بر عهده دارند.

4- گسترش عقلانیت و استدلال:

گسترش عقلانیت در میان نسل‌های جدید موجب شده تا آن‌ها به شیوه‌های «متفاوت نگریستن به جهان» معتقد باشند و بر نسبی بودن عقلانیت و تکثر در شیوه‌های استدلال تأکید داشته باشند.

مفهوم عـقلانیت نـسلی بر این‌ فرض‌ استوار‌ است که تنها یک نوع‌ عقلانیت‌ سازوکار‌ اسـتدلال را در بـشر شکل نمی‌دهد. نسل‌ها با بکارگیری ویژگی‌های زیستی و تجربه زیستِ خود، به طریقی متفاوت از نسل‌های همجوار و متفاوت از نسل‌های‌ کهن‌ نـسبت‌ بـه جـهان اطراف شناخت می‌یابند.

از سویی باید توجه داشت اگر شکاف نسل‌ها وجود داشته باشد ولی کانال‌های ابراز و بیان شکاف چندسویه نباشد و محدود به یک کانال خاص باشد، جوانان از همین کانال چیزهای دیگری را که می‌خواهند، بیان می‌کنند. به دلیل آنکه در کشور ما کانال‌هایی که بواسطه‌ی آن‌ها جوانان بتوانند نمودهای شکاف نسلی را به شکل‌های مختلف نشان دهند، وجود ندارد، آنان مجبورند تا از کانال‌های معدودی اقدام به این کار کنند. به عنوان مثال شرکت در مراسم عزاداری به شیوه‌ی خاص و غیرسنتی که خارج از تعریف‌های متعارف از اینگونه مراسم می‌باشد، از نمونه های این امر است و یا نحوه‌ی پوشش در بسیاری موارد از جمله کانال‌هایی است که جوانان با استفاده از آن، شکاف میان ارزش‌های خود با ارزش‌های رسمی را نمایش می‌دهند. در واقع به دلیل تصلب و بسته بودن اکثر کانال‌هایی که جوانان بواسطه ی آن‌ها می‌توانستند خواست‌ها و نگرش‌های متفاوت خود نسبت به نسل قبل را در مورد مسائل مختلف نشان دهند، آن‌ها از بسترهای موجود و بازتعریف آن‌ها برای بیان ارزش‌های خود و حتی مقاومت در برابر ارزش‌های تعریف شده و رسمی در جامعه بهره می برند.

بر اساس نتایج حاصله از پیمایش ارزش‌هاو نگرش‌های ایرانیان:

1- گروه سنی 20 تا 29 و 30 تا 49 سال کمتر از همه رضایت اجتماعی و سیاسی دارند.

2- گروه سنی نوجوان بیش از همه به فضایل اخلاقی جامعه بدبین هستند.

3- گروه سنی 20 تا 29 سال کمتر از همه به فضای اخلاقی جامعه در آینده خوش بین هستند.

4- گروه سنی جوان، بیش از دیگر گروه‌های سنی بر این باورند که دین داری به قلب پاک است.

5- گروه‌های سنی جوان، جامعه گذشته را بیشتر مذهبی می‌دانند.

6- در گروه‌های سنی جوان، میزان میل به برخی فرایض کاهش یافته است.

7- گرایش به راندن دین به حریم خصوصی در میان نسل جوان بیشتر است. به عنوان نمونه، این گروه سنی با این ایده بیشتر مخالفت می‌ورزد که با افراد غیر مذهبی نباید رفت و آمد کرد.

8- موافقت با ایده‌ی جدایی دین و حکومت گری در میان گروه‌های سنی جوان، بیشتر است

9- گروه‌های سنی پایین‌تر، کمتر احساس آزادی می‌کنند.

10- طبقات نوجوان و جوان، کمتر احساس افتخار به هویت ایرانی دارند.

11- دختران جوان بیش از زنان میانسال و سالمند بر این باورند که در جامعه، ناعدالتی جنسیتی وجود دارد.

12- دختران جوان 15 تا 21 سال، کمتر از همه احساس امنیت جانی می‌کنند.

با توجه به آنچه پیرامون تفاوت‌های نسلی بیان شد، می‌توان گفت، نسل‌های جدید در ایران با توجه به جامعه‌پذیری متفاوت از طریق گروه‌های مرجع جدید، دیگر روش‌های سنتی جامعه‌پذیری و گروه‌های مرجع سنتی را قبول ندارند. اما باید توجه داشت این نسل علیرغم تمام تغییراتی که داشته است، تحت نظام سیاسی مبتنی بر دین قرار دارد که در آن نیروهای سنت‌گرا و محافظه‌کار همچنان بر رویه‌های جامعه‌پذیری سنتی و مدیریت فرهنگی جامعه بر اساس فرایندهای دینی تأکید دارند. این تعارض، نسل جدید ایرانی بویژه در میان طبقه متوسط جدید را با آشفتگی‌ها و بحران‌های متعددی مواجه ساخته است که محرومیت نسبی از جمله آن‌ها می‌باشد و در آینده می‌تواند پتانسیل‌های این نیروهای جوان را به سمت نیروهای گریز از نظام سیاسی و تقابل با آن سوق دهد. محرومیت نسبی در میان جوانان سبب گشته تا آن‌ها در مقایسه‌ی خود با جوانان در سایر کشورها توانایی‌های ارزشی خود را به دلیل ماهیت نظام سیاسی بسیار ناچیز قلمداد کنند. انتظارات آن‌ها عمدتاً بر اساس رویه‌ها و ارزش‌های مدرن که مبتنی بر فردگرایی و آزادی‌های مدنی است، شکل گرفته، در حالی که نظام سیاسی در بسیاری موارد با بی‌توجهی به انتظارات آن‌ها، بطور مداوم توانایی‌ها و کانال‌‌های ابراز وجود آن‌ها را محدود می‌نماید. 

 

کد خبر 7659

 

دیدگاه ها

شما هم می توانید نظرات خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید