هدر بالا
امروز: جمعه, ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ | ۱۰ شوّال ۱۴۴۵ قمری | ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ میلادی
  1. اتاق های بازرگانی
  2. اقتصاد سیاسی
جمعه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۹:۰۴
زمان مطالعه: 13 دقیقه
به طور خلاصه ، می توان گفت که سناریو باید به این پرسش ها پاسخ دهد: چه کسی ، چه کاری می کند؟ چه زمانی؟ کجا ؟چگونه؟ (همراه با چه کسی)؟ و چرا؟ به همین ترتیب، تفکر سناریویی یعنی مشاهده ی آینده به مثابه ی تئاتر یا نمایشنامه ای که هنوز به صحنه نیامده است.…

«سناریو» واژه ای است که از تئاتر سر چشمه گرفته است. سناریو، توصیف کوتاهی از مجموعه رویداد هایی است که در نمایشنامه اتفاق می افتد. اساسا تفکر سناریویی به معنی دیدن دنیا (یا صنعت) به چشم نمایشنامه ای بزرگ با نیروهای کم و بیش قابل کنترل و تعدادی بازیگر است که می کوشند برای رسیدن به هدف ها و مقاصد خود، طرح را تحت تاثیر قرار دهند.

در زمینه ی تئاتر و فیلم، سناریو باید توصیفی کوتاه اما کامل باشد؛ یعنی سناریو، نه تصویری از آخر فیلم، که توصیفی از حوادث است. اگر این مفهوم را به آینده اندیشی انتقال دهیم، بدین معنی خواهد بود که یک سناریوی کامل به جای این که تصویری از آینده باشد، باید تحولات را از حالا تا زمانی فرضی توصیف کند.

سناریو باید منسجم و به دور از تناقضات درونی باشد. از دیدگاه نمایشنامه ای، در هر برهه ی زمانی، سناریو باید توصیفی از موارد زیر ارایه دهد :

  • بازیگران : افراد اصلی که فعالیت را به جلو می رانند( چه کسی؟)
  • رویداد ها : چه اتفاقی در حال روی دادن است( چه چیزی؟)
  • زمان : این اتفاق چه زمانی روی می دهد؟( چه زمانی؟)
  • صحنه : اتفاقات کجا روی می دهند (کجا؟)
  • پشتوانه ها:  چه پشتوانه هایی لازم است و فعالیت ها چگونه اجرا می شوند (چگونه؟)
  • انگیزه ها : چرا این اتفاق روی می دهد(چرا؟)

به طور خلاصه ، می توان گفت که سناریو باید به این پرسش ها پاسخ دهد: چه کسی ، چه کاری می کند؟ چه زمانی؟ کجا ؟چگونه؟ (همراه با چه کسی)؟ و چرا؟ به همین ترتیب، تفکر سناریویی یعنی مشاهده ی آینده به مثابه ی تئاتر یا نمایشنامه ای که هنوز به صحنه نیامده است. در اینجا، آینده میدان نمایشنامه ای است که هر کس می تواند بر صحنه ی آن پا گذارد و فی البداهه متنی بگوید.(لیندگرن، 1390، 126)

سناریونویسی برای شرح رویدادهای آینده ی باورپذیر بر اساس ترکیب خلاقانه ی داده ها، واقعیت ها و فرضیه ها به کار گرفته می شوند. این فعالیت نیاز به تفکر، روش و شهودی درباره ی آینده های ممکن دارد، که معمولا مبتنی بر تحلیل نظام مند زمان حال است.(جورجیو،1391، 86) سناریو در واقع درک آینده های مختلف در زمان حال است.

ایده ی اصلی بر این اساس استوار است که بذر ها و جوانه های آینده در دنیای امروز وجود دارند، به شرط آن که ما بتوانیم آن ها را درست و به موقع شناسایی کنیم. با استفاده از این ایده ی ساده در تدوین سناریوها، چالش اصلی ما شناسایی بذر تحولات، تفسیر اهمیت و پیش نگری مضامین مربوط به آینده ی آن ها است.(وحیدی مطلق، 1387، 65) برنامه ریزی سناریویی برای کمک به ما، به منظور مشاهده ی زمان حال و آینده، به عنوان یک داستان تکاملی مستمر طراحی می شود.(رالستون، 1391،19)

هدف از بکارگیری سناریوها،  ایجاد فضایی از ممکن ها است که در آن کارایی سیاست های اتخاذ شده در برابر چالش های موجود آینده در بوته آزمایش قرار می گیرند. سناریو ها همچنین کمک می کنند که هم چالش ها و هم فرصت های بالقوه اما غیر منتظره شناسایی شوند. سناریوها با کشف سیستماتیک چالش ها و فرصت های پیش رو، در خدمت تدوین استراتژی ها قرار می گیرند.

سناریو ها تنها حدس هایی در مورد آینده نیستند. سناریو سازی کمک می کند تا بیندیشیم چگونه در شرایط محیطی متفاوت آینده، پیروزمندانه به هدایت امور بپردازیم. (خوش دهان،1388 ،94)

می توان گفت سناریو بر سه مؤلفه استوار است که در هر مؤلفه، به مهارت های متفاوتی احتیاج داریم.

  • جمع آوری اطلاعات : شهود
  • تحلیل اطلاعات : منطق
  • مدل سازی آینده : خلاقیت

جمع آوری اطلاعات به شهود و توانایی دیدن تصویری گسترده و نیز قدرت مشاهده و نکته سنجی نیاز دارد. تحلیل، بیش از هر چیز به منطق و تفکر نظامند و همچنین توانایی دیدن الگو ها و استفاده از شهود احتیاج دارد. مدل سازی به توانایی تفکر و نتیجه گیری، خلاقیت و تجسم نیازمند است.(لیندگرن، 1390، 119)

یک سناریوی خوب باید دارای ویژگی های زیر باشد:

  • موجه باشد، یعنی امکان وقوع آن وجود داشته باشد یا به عبارتی دیگر، مسیری منطقی از حال به آینده را تصویر کند.
  • اجزای آن سازگاری درونی داشته باشند.
  • به وصف روابط علت و معلولی بپردازد.
  • در امر تصمیم گیری به کار آید.
  • همه سناریو ها باید در یکی از عناصر کلیدی سناریو با هم تفاوت اساسی داشته باشند.
  • آینده ای که یک سناریو پیش بینی می کند، نباید با گذشته کاملا بی ارتباط باشد.
  • یک سناریو باید به چالش های آینده اشاره کند.
  • یک سناریو باید دارای عنوانی خوب و متناسب با نوع آینده باشد.
  • کافی است که یک آینده ی محتمل اصلی، به عنوان بستر و زمینه به دقت بررسی شود و سایر سناریو ها بر محور آن قرار گیرند. (مردوخی،1391 ،100)

یکی از مسائلی که در نگارش سناریو باید به آن توجه شود، تعداد سناریوها می باشد. اگرچه پیرامون تعداد سناریوها اتفاق نظر وجود ندارد اما عموماً میانگین چهار یا پنج سناریو بیشتر پذیرفته شده است.

سناریوی اول فرض می کند روندهای جاری کم و بیش به قوت خود باقی می مانند. این سناریو را می توان سناریوی بی شگفتی یا سناریوی استمرار نامید. سناریوی دوم می تواند بر این فرض استوار باشد که در آینده، همه چیز بهتر از گذشته خواهد بود که آن را سناریوی خوش بینانه می نامیم و سناریوی سوم چنین می انگارد که در آینده اوضاع بدتر از گذشته خواهد بود و طبعا باید آن را سناریوی بدبینانه نامید.

نگارش این دو سناریو افزون بر سناریوی اول، ما را وامی دارد به جای آینده ای مقدور ، به احتمال های بدیل بیندیشیم (کورنیش ،1388، 139). دو سناریوی دیگر به نام «سناریوی فاجعه» و «سناریوی تحول یا معجزه» می باشند.

باید برای هر سناریو، دلایلی مبنی بر امکان وقوع یا عدم وقوع آن ارائه شود. بعد از این مرحله و ارزیابی عوامل و دلایل وقوع یا عدم وقوع سناریو، باید احتمال تحقق هر سناریو بر پایه وضعیت جاری و به صورت درصدی از کل سناریو ها تعیین شود. به عنوان نمونه، احتمال سناریوی استمرار 50 درصد، سناریوی خوش بینانه 20 درصد، سناریوی بدبینانه 20 درصد، سناریوی فاجعه 5 درصد و سناریوی تحول 5 درصد برآورده می شود.(مردوخی،1391، 106).

مهم ترین اصطلاحات در سناریو نویسی:

بازیگران: با داشتن دیدگاه نمایشنامه ای نسبت به آینده، شناسایی نقش بازیگران آسان است. اقدامات و انگیزه ها، بازیگران قدیمی و جدید، داستان را در روی صحنه پیش می برند. مشکل تحلیل رفتار آینده ی بازیگران در صحنه ی فردا، اینست که نفوذ در انگیزه ها و راهبرد های پنهان آن ها کار دشواری است.(لیندگرن، 1390 ،164)

  • فهرستی از تمام بازیگرانی که ممکن است به نحوی تاثیری بر حوزه ی مورد مشاهده ی شما داشته باشند، تهیه کنید یک نقشه ذهنی وسیله ی خوبی است.
  • انگیزه ها، اهداف و قدرت هر یک از بازیگران را مشخص کنید. اگر این بازیگر خود از چندین  بازیگر با انگیزه های مجزا تشکیل شده یا اگر زیر گروه هایی با تمایلات مجزا وجود دارند، بازیگر  مورد نظر را به چند گروه تقسیم کنید. راهبرد های آن ها چیست؟ چه چیز ممکن است آن ها را وادار 

به عوض کردن راهبرد کند؟

  • آیا بین بازیگران مختلف اتحادی وجود دارد. اگر به انگیزه ها و اهداف نگاه کنید چه نوع اتحاد هایی ممکن است پیدا شوند.
  • آیا ممکن است بازیگران جدیدی پیدا شوند و نقشی ایفا کنند. چه چیز می تواند آن ها را به این کار وادار سازد؟
  • بازیگران مختلف چقدر قوی هستند؟ چه نوع قدرت و تاثیری دارند؟
  • با توجه به اهداف هر بازیگر فکر می کنید هر یک به چه سمتی در حال حرکت هستند؟(لیندگرن، 1390 ، 165)

عناصر نسبتاً مشخص: بسیاری از رویدادهایی که امروز رخ می دهند دارای نتایج قابل پیش بینی در فردا هستند. سناریونویسان این رویدادها را عناصر پیش مشخص می نامند و برای برنامه ریزی برای آینده ی نزدیک مفید هستند. اگر پیش بینی ها تنها برای آینده ی فوری صورت بگیرند، آنگاه احتمالاً تأثیر عناصر پیش مشخص عظیم خواهد بود. (فهی، 1390 ،54). چندین راهبرد مفید برای جست و جوی عناصر نسبتاً مشخص وجود دارد که عبارتند از: پدیده هایی با تغییرات کند و آهسته2 - موقعیت های ناگزیر3- واقعیت های موجود 4- رودرویی غیر قابل اجتناب (شوارتز،1390 ،226)

نیروهای پیشران: طرح داستان های سناریوها صرفاً تمرین نوشتن خلاقانه نیستند. آنها بر اساس نیروهای پیشران ساخته می شوند. یعنی نیروهایی که به داستان توصیف شده در یک طرح خاص شکل بخشیده و آن را پیش می برند. در حالیکه در واقع شمار نیروهای تأثیرگذار بر هر طرح غیرقابل شمارش هستند ولی در حالت کلی می توان آنها را به دو طبقه تقسیم کرد: نیروهای محیطی و اقدامات نهادها. تصور سناریویی که به ترکیب نیروهای پیشران اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست بومی، رویدادهای فناورانه، روندها و تحولات نپردازد، دشوار است. به شیوه مشابه اقدامات نهادها از جمله انواع مختلف سازمان های تجاری، احزاب سیاسی، آژانس های دولتی و مراکز منطقه ای و بین المللی در هر سناریو آشکار هستند. (فهی،1390 ،18)

موضوعی که همواره می تواند فاکتورهای کلیدی را تحت تاثیر قرار داده و تغییرات مورد نیاز را درباره آنها بوجود آورد، واقعه و یا رویدادی را سریعتر از زمان خود و یا کندتر از زمان واقعی با شدت و قدرت متفاوت ایجاد کند همان نیروهای پیشران هستند. همواره به خاطر داشته باشیم نیروهای پیشران موتورهای تغییر فاکتورهای کلیدی هستند. (خوش دهان،1391، 47) حرکت کوه یخ شناور روی آب، بسیار بیشتر از آنکه به جریان وزیدن باد و شکل ظاهری کوه یخ (قسمت بیرون از آب) بستگی داشته باشد، به شکل کوه یخ در زیر آب و به خصوص جریان های زیر آب بستگی دارد که همانند نیروهای پیشران به سادگی قابل دیدن نیستند.

به زعم آقای پیتر شوارتز آینده پروژه معروف نیروهای پیشران را می توان به مولفه های اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی تجزیه کرد.(خوش دهان،1391، 54). اما شما چگونه می توانید نیروی پیشران مهم و اصلی، نیروی پیشرانی که زمینه ی دیگر نیروها را تشکیل می دهد، را از میان آنها پیدا کنید؟ در این حالت شما به تصمیمی که در دست اقدام دارید، نگاه مجددی می کنید. شما به سرعت خواهید دید که بعضی از این نیروهای پیشران برای تصمیمتان بسیار مهم و حساس هستند، در حالی که بقیه آن ها نیاز به توجه چندانی ندارند. (شوارتز،1390 105)

ما کنترل بسیار کمی بر روی نیروهای پیشران داریم. قدرت اصلی ما در سروکار داشتن با نیروهای پیشران، در تشخیص و فهم و درک تأثیرات آن نهفته است. گام به گام به محض اینکه در جامعه ی خودمان دست به اقداماتی زدیم، این اقدامات باعث به وجود آمدن نیروهای پیشران جدید و به نوبه ی خود تغییر دیگری در جهان خواهد شد. (شوارتز،1390، 110)

عدم قطعیت ها: میزان پیش بینی ناپذیر بودن تحولات و نتایج آینده را عدم قطعیت می گویند. (رالستون،1391 ،129) سهم اصلی سناریو در موفقیت آینده ی ما به توانمند سازی ما در تبدیل عدم قطعیت به منبع برتری و مزیت باز می گردد. البته بهره برداری از عدم قطعیت به معنای حذف آن نیست؛ وقوع چنین امری در دنیای پیچیده و به هم مرتبط که در آن قطعیت کالایی نادر و کمیاب است، امکان پذیر نیست.

اما سناریوها می توانند به ما در تعامل با عدم قطعیت (به جای شکست خوردن از آن) کمک کنند و به ما درس نگاه کردن به تمام احتمالات-« تفکر درباره تفکر ناپذیری»، و کسب آمادگی برای موارد غیرمنتظره و حتما غیر محتمل (یا آن چه که بدان باور داریم) و توسعه ی انعطاف پذیری، پایداری و سرعت پاسخ که برای کسب پیروزی در هر سازمان در محیط سردرگم کننده و متغیر سریع اساسی هستند- را بیاموزند.(رالستون،1391، 22)

عدم قطعیت های حساس در هر طرحی وجود دارند. طراحان سناریو همواره به دنبال عدم قطعیت ها بوده و سعی می کنند در برابر آنها آماده و مهیا باشند. در سناریوهای قدیمی مربوط به جنگ‌های قدیمی، ما در بسیاری مواقع با چنین گفت و گوهایی روبرو شده ایم که ژنرال، ما می‌دانیم که سربازان دشمن از سمت شرق می آیند، ولی نمی دانیم که از مسیر جنگل خواهند آمد یا از بالای کوه، به هر حال ما برای هر دو حالت آماده هستیم. عدم قطعیت های حساس به طور ذاتی به عناصر نسبتاً مشخص مرتبط هستند. شما می توانید با به سؤال کشیدن مفروضات خود در زمینه ی این عناصر، آنها را پیدا کنید. (شوارتز، 1390 ،117)

زمان: پیش بینی احتمال وقوع حوادث از حیث نظری بستگی به عامل زمان دارد. اگر مقطع زمانی کوتاهی نظیر یک سال را در نظر بگیریم،  با توجه به شرایط کنونی، شرایطی که در آینده محقق خواهد شد، انحراف کمتری از پیش بینی های انجام شده خواهد داشت و هر چه طول مدت زمانی بیشتر شود، احتمال انحراف از پیش بینی ها بیشتر می شود، به طوری که در بازه ی زمانی پنجاه ساله این انحراف بسیار چشمگیر  خواهد بود.(عبداله خانی،1390 ،411)

منطق ها: منطق های سناریوها در واقع منطق های بنیادین طرح داستان یا داستان سناریو را تشکیل می دهند که به چرایی، چه چیزی و چگونگی طرح داستان می پردازند. منطق ها به شرح چرایی رفتار نیروها و بازیگران می پردازند. (فهی،1390، 18)به طور خلاصه می توان گفت که تصمیم گیرندگان بدون درک منطق های آن قادر به ارزیابی باورپذیری یک سناریو نخواهند بود: آیا اتفاق می افتد؟ آیا عدم انسجام وجود دارد؟ چگونه می‌توان رخ دهد؟ چرا ممکن است رخ دهد؟ (فهی،1390 ،19)

آینده ها یا سناریو ها را می توان با استفاده از دیدگاه از «حال تا آینده» یا «از آینده تا حال» خلق کرد. رویکرد اول مبتنی بر تفکر علّی است. با استفاده از رویداد ها  و روند های کنونی، می توان پیامد ها را یافته و درخت های پیامد یا نقشه های علّی را ترسیم کرد.

این نوع تفکر، به نسبت رویکرد از «آینده تا حال» که رویکردی خلاق تر است، بیشتر ماهیتی تحلیلی دارد. در رویکرد دوم، ابتدا باید وضعیت آینده را تجسم و از آن نقطه، «تاریخ آینده» را تدوین کرد و این کار را می توان یا از طریق فرایندی خلاقانه تر و یا به کمک رویکردی تحلیلی تر، به صورت خلق گام به گام جاده ای از آینده عقب، انجام داد. اکثر افراد می توانند از هر دو روش استفاده کنند هرچند که یکی از آن دو را ترجیح می دهند.(لیندگرن، 1390، 127)

 

کد خبر 4251

 

    مطالب مرتبط

    دیدگاه ها

    شما هم می توانید نظرات خود را ثبت کنید



    کد امنیتی کد جدید