هدر بالا
امروز: جمعه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۰ ربيع الأول ۱۴۴۶ قمری | ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی
  1. دیدگاه
جمعه, ۰۳ آذر ۱۴۰۲ ۲۲:۴۹
زمان مطالعه: 8 دقیقه

علیرضا عقیلی مهریزی از مدیران و فعالین بخش معدن

صنعت سنگ ایران؛ جنگ قیمت و آینده این صنعت

روش های ورود سرمایه گذاران در صنعت سنگ اغلب بصورت سنتی، فامیلی و با انواع خاصی از فرهنگ های کسب و کار ادامه پیدا کرده و شبه کارخانجاتی را ایجاد نموده که به غیر از بهره برداری از مزایایی نسبی ذاتی سرمایه گذاری در ایران، اکثراً با استراتژی یا نگاه به…

آقای علیرضا عقیلی مهریزی از مدیران و فعالین بخش معدن هستند که علیرغم جوانی، تجارب متعددی در قریب به 17 سال گذشته در این بخش دارند و بعلت تحصیلات مرتبط در رشته مدیریت، موارد تجربی را در کنار علم بکار گرفته اند و از مدیران موفق در این عرصه هستند.

به بهانه برگزاری هجدهمین نمایشگاه بین المللی سنگ، معادن و صنایع وابسته در اصفهان مصاحبه ای در خصوص صنعت سنگ با ایشان تدارک دیدیم:

جناب آقای عقیلی مهریزی ضمن تشکر از پذیرفتن دعوت ما، بفرمایید فضای کلی صنعت سنگ ایران را چگونه میبینید؟

من از عبارت لیگ صنعت سنگ ایران در بخش تولید و کارخانجات استفاده می کنم که کارخانجات به مثابه باشگاه ها و تیم های تشکیل دهنده آن هستند که باید دید آیا بسیاری از آنها توان و قابلیت رقابت را به سادگی در فضای بازارهای بین المللی را با حضور بازیگران جدی عرصه جهانی صنعت سنگ مانند ایتالیا، اسپانیا، چین، ترکیه، هند، برزیل، پرتغال، یونان دارند یا خیر. البته اگر بگوییم استفاده از سنگ در ایران به قدمت تاریخ این سرزمین است سخنی به گزاف نگفته ایم ولی آنچه که بعنوان شروع دوره جدید و معاصر و تولید به معنای صنعتی آن است، قدمتی کمتر از یک قرن دارد که در ادامه تولید صنعتی سنگ در ایران شاهد آن بودیم که روش های ورود سرمایه گذاران در این صنعت اغلب بصورت سنتی، فامیلی و با انواع خاصی از فرهنگ های کسب و کار ادامه پیدا کرده و شبه کارخانجاتی را ایجاد نموده که به غیر از بهره برداری از مزایایی نسبی ذاتی سرمایه گذاری در ایران، اکثراً با استراتژی یا نگاه به مزیت های رقابتی خاصی ایجاد نشده اند و هر از گاهی با امواج تقاضا و رکود بازار بالا و پایین می شوند و متاسفانه ضربه گیرهای خوبی برای حفظ و بقای خود در شرایط خاص و پرتلاطم تدارک ندیده اند و علاوه بر فروش های دوره ای با موج های تورمی سرمایه ثابت خودشان را در ذهن یا روی کاغذ به روز رسانی می کنند و این از اندک موارد قابل توجیه برای باقی ماندن در ساختار صنعت است که باید بررسی نمود که اساساً این نوع نگاه صحیح و مثمرثمر بوده است یا خیر. البته در همین فضا هم موفقیت های نسبی در عرصه جهانی برای برخی از واحد ها وجود داشته اما بصورت یک جریان منسجم در کل صنعت سنگ جاری نبوده.

ساختار صنعت سنگ ایران چه معایب و مزایایی دارد؟

تقریبا همه کارشناسان صنعت اتفاق نظر دارند که ساختار و شاکله صنعت سنگ در ایران فرم و شکل خودش را گرفته و تغییر دادن آن به این سادگی ها نیست که البته این ساختار با خود معایب و مزایایی و فرصت ها و تهدیداتی را داشته که صنعت در حال استفاده نسبی از فرصت ها و مزایای آن و همینطور لطمه دیدن از معایب و تهدیدات آن است.

مزایایی مانند دسترسی به تنوع بالای مواد اولیه قابل تامین از معادن سراسر ایران، نیروی کار ارزان که اغلب از مهاجران غیر ایرانی هستند و انرژی در دسترس و ارزان که این 3 مورد غالباً از مزایای نسبی سرمایه گذاری در اغلب صنایع ایران است و بعنوان بخشی از عوامل تولید، جذابیت زیادی برای سرمایه گذاران دارد که البته گاهی به صورت شمشیر دو لبه عمل نموده و باعث شده موضوعاتی از قبیل به روز رسانی ماشین آلات، استفاده از تکنولوژی و روش های نوین در تولید و توجه به عامل بهره وری مغفول باقی بماند.

یکی از معایب دیگر این صنعت تعدد کارخانه هایی است که اکثراً از نظر مقیاس و حجم قابل تولید، در کلاس جهانی نیستند و یا حداقل توان تامین برای پروژه های بزرگ خارج از کشور را در رقابت با کارخانه های بزرگ مقیاس کشورهایی مانند چین و مصر ندارند.

به عبارت دیگر تعداد کارخانه های سنگ در ایران که بعضاً تا حدود 6000 واحد در ایران آماردهی می شود یکی از دلایل ایجاد رقابت منفی در قیمت گذاری است، تعدد همین کارخانه های کوچک مقیاس که نه تنها خودشان از مزیت تولید با مقیاس بالا که کاهش هزینه های تولید به ازاء هر واحد مترمربع محصول است بهره نمی برند، بلکه اکثراً توان مونوپول کردن بار یک معدن را برای ایجاد و حفظ یک مزیت رقابتی نسبتاً پایدار را ندارند و نیز با در نظر گرفتن این نکته که اغلب کارخانه ها در حدود بازه مشخصی از کیفیت در حال تولید هستند و مزایای کیفیتی آنچنانی نسبت به هم ندارند، به ناچار به رقابت در روش های قیمت گذاری و شرایط تسویه می پردازند که متاسفانه فشار این مورد آخر مانند تکه های دومینو به روش خرید بار از معادن منتقل می شود و معادن را هم متضرر می نماید.

موارد متعددی دیگری در خصوص معایب و مزایا، فرصت ها و تهدیدات این صنعت وجود دارد که نیاز به گفتگوهای مفصل بیشتری دارد.

پیشنهاد شما به کسانی که امروز تمایل به سرمایه گذاری در این صنعت اللخصوص در واحد های فرآوری دارند چیست؟

اصولاً ایجاد یک واحد صنعتی اگر حداقل بر پایه یکی از استراتژی های مزیتی مانند مقیاس بالای تولید، وجوه تمایز مشهود و یا تمرکز جدی بر نوع خاصی از تولیدات و بازارها نباشد ممکن است در طول مسیر خود محکوم به نوسانات شدید و یا ترک بازار شود و یا مدام برای بقا دچار مشکل گردد.

اگر امروز واحد جدیدی در صنعت سنگ بخواهد ایجاد شود، علاوه به شاخصه های مالی که باید داشته باشد که موضوع صحبت امروز ما نیست، بایستی در خصوص انتخاب حداقل یکی از استراتژیهای: مقیاس تولید بسیار بالا بعنوان یک مزیت، یا دسترسی به مواد اولیه خاص و قابل کنترل و یا روش تمرکز بر یک بازار و یا محصول خاص ایجاد شود و از روش باری به هر جهت که به اشتباه از آن گاهی به عنوان مدیریت اقتضایی هم تعبیر میشود خودداری کند که البته این به معنی عدم پویایی نیست بلکه پویایی را باید در دل استراتژی واضح و شفاف خود پیاده سازی نماید و در نهایت آنچه را که بعنوان استراتژی انتخاب نموده با روش های برندینگ ثمربخش اشاعه دهد و جا بیندازد تا مخاطبین بطور واضح بدانند از نظر ماهیت با چه نوع واحدی مواجه هستند و انتظار چه نوع محصولات و خدماتی را با چه مشخصات در چه بازه قیمت و کیفیت داشته باشند که به اختصار به آن هویت یکپارچه و منسجم می گوییم.

اما راه حل برای کارخانه هایی که در حال حاضر مشغول به فعالیت هستند چیست؟

راه حلی که برای برخی کارخانه های که در یک سطح مشخص و کوچک مقیاس و کیفیت متوسط در حال حاضر مشغول به فعالیت هستند و می تواند ثمربخش باشد، استفاده از انواع روش های ادغام، توانمند سازی و هماهنگ سازی توسط تشکل ها و انجمن های اقتصادی بخش خصوصی است تا بتواند با حفظ منافع ذینفعان، حداقل از رقابت قیمتی بسیار شدید و منفی که باعث خروج از بازار می شود تا حد امکان جلوگیری نماید.

یکی دیگر از روش های کمک کننده برای کارخانه های فعلی اللخصوص فعال در بخش تولید تایل و cut-to-size این است که با بهبود فرایند تولید و کنترل کیفیت و تحقیقات بازار بصورت جدی و یادگیری تجارت بین الملل، با توسعه بازار، وارد بازارهای جدید بین المللی شوند که حاضرند برای محصولات سنگی قیمت مناسبی بپردازند، البته می دانم که چالش های متعددی در این مسیر از جمله بروزرسانی خطوط تولید، لجستیک و حمل و نقل، انتقال پول و حتی تربیت نیروی انسانی کارآمد در بخش بازرگانی بین المللی وجود دارد اما برای حفظ و بقای این صنعت چاره ای به غیر از این نخواهد بود.

آیا پیشنهادی یا راه حل کلی برای انتخاب استراتژی موفقیت آمیز در این صنعت دارید؟

قطعاً یک راه حل و یا یک تک نسخه کلی برای همه واحد های صنعت وجود ندارد، اما دوباره تاکید کنم که باید از هر گونه روشی که منجر به رقابت قیمتی با شدتی می شود که منجر به آسیب زدن به واحدهای صنعتی و معدنی می گردد اجتناب نمود و حتی الامکان وارد زمین بازی که تنها اهرم موفقیت در آن قیمت پایین تر است نشد و بجای آن از آنچه که در اصول مدیریت استراتژیک بعنوان استراتژی اقیانوس آبی یاد می شود استفاده نمود. امیدوارم خوانندگان محترم این مطلب با این کلید واژه ها به تحقیق مفاهیم و نحوه اجرا و پیاده سازی آن کنجکاو شوند و موضوعات را دنبال کنند.

در انتها ضمن تشکر از وقتی که برای این مصاحبه اختصاص دادید، آیا مورد دیگری هست که بخواهید به عنوان پیش بینی شما از آینده این صنعت به آن اشاره کنید؟ 

در انتها باید این را بگویم و این هشدار جدی را به فعالین صنعت سنگ بدهم که مانند صنایع دیگر، قطعاً در آینده نزدیک شاهد ورود "تغییردهندگان بازی" یا همان "Game Changers" خواهیم بود، که با ورودشان تغییر در سطح بازی صنعت سنگ و افزایش شدید در مقیاس های تولید و همینطور بالا بردن سطح استانداردهای کیفی و بهره گیری از روش های نوین و تکنولوژی های به روز در کنار برندینگ و بازاریابی های ثمر بخش، بسیاری از کارخانه های فعلی را برای ادامه دادن راه غیراقتصادی خواهد نمود و این کارخانه های کوچک مقیاس بدون استراتژی، اگر از هم اکنون تمهیدات لازم را نیندیشند، در یک فعل و انفعال ارگانیک توان رقابتی خود را بطور کامل از دست خواهند داد واز لیگ صنعت سنگ حذف خواهند شد.

 

کد خبر 12989

 

دیدگاه ها

شما هم می توانید نظرات خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید