مقدمه
با آغاز تجاوز اسرائیل به ایران در 23 خرداد 1404 ستون فقرات اقتصادی رژیم صهیونیستی با فشار کمسابقهای مواجه شده است. این جنگ نه تنها هزینه های نظامی و امنیتی گسترده ای برای این رژیم به همراه داشته است، بلکه آثار آن بر سایر بخش های اقتصادی اسرائیل نیز بسیار شدید و ملموس است. دادههای منتشر شده در منابع رسانه ای بینالمللی نشان میدهند که این درگیری میتواند یکی از پرهزینهترین جنگهای تاریخ معاصر برای اسرائیل باشد.
در این مقاله، سایت اتاق 24 تلاش دارد تا با رویکردی تحلیلی و مبتنی بر اطلاعات و اخبار رسانه های بینالمللی فشار فوق العاده بر بودجه نظامی اسرائیل به دلیل تجاوز به ایران را بررسی کند.
در زمان نگارش این مطلب در روز دهم جنگ اسرائیل علیه مردم ایران، آمریکا در اقدامی غیرقانونی در نیمه شب 1 تیر 1404 به سه سایت هسته ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان حمله کرد. این حمله در حالی صورت گرفت که دونالد ترامپ رئیس جمهور بی تعادل و دروغگوی آمریکا اعلام کرده بود، برای فرصت دادن به دیپلماسی، تصمیم گیری برای حمله به ایران را دو هفته به تأخیر انداخته است.
حمله آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران را می توان یک کمک زودهنگام به رژیم صهیونیستی دانست که به دلیل هزینه های سرسام آور نظامی از یک سو و از سوی دیگر قدرت موشکی کوبنده ایران و هدف قرار گرفتن اهداف استراتژیک در مناطق مختلف اسرائیل، قادر به ادامه جنگ طولانی مدت با ایران نبود.
بر اساس اطلاعات و داده های معتبر بین المللی ارتش اسرائیل توان تهاجمی و دفاعی خود را به میزان زیادی در جنگ با ایران از دست داده بود و اقتصاد این رژیم بیش از این توان ادامه جنگ بویژه در طولانی مدت را با ایران نداشت. در ادامه این مطلب دلایل ضعف نظامی اسرائیل و عدم توان ادامه تجاوز این رژیم به ایران به تنهایی و بدون کمک متحدانش بویژه آمریکا مورد بررسی قرار می گیرد.
افزایش آنی و بیسابقه هزینههای نظامی اسرائیل پس از حمله به ایران
تجاوز و حمله هوایی اسرائیل به تأسیسات هستهای، نظامی و مناطق مسکونی ایران در 13 ژوئن 2025، زنجیرهای از درگیریهای چند لایه نظامی را به دنبال داشت. این تجاوز آشکار به تمامیت ارضی ایران و پاسخ های کوبنده این کشور به آن، نه تنها امنیت ملی رژیم صهیونیستی را به خطر انداخت، بلکه بر اساس گزارش های متعدد از جمله در رسانه هایی همچون وال استریت ژورنال و رویترز، دولت رژیم صهیونیستی را با افزایش آنی و کمسابقهای در هزینههای نظامی مواجه کرد.
به گزارش الجزیره عملیات نظامی طولانی مدت اسرائیل در غزه از اکتبر ۲۰۲۳ و تشدید اخیر تنش با ایران، اسرائیل را وارد پرهزینهترین دوره درگیری در تاریخ خود کرده است.
حتی پیش از تجاوز نظامی این رژیم به ایران، اسرائیل در بحبوحه درگیریهای منطقهای متعدد و جنگ غزه، بودجه نظامی خود را به طرز چشمگیری افزایش داده بود. بودجه وزارت جنگ رژیم صهیونیستی تنها در دو سال تقریباً دو برابر شده است. این بودجه در سال 2023، 60 میلیارد شِکِل بود، در سال 2024 به 99 میلیارد افزایش یافت و در سال 2025 به 118 میلیارد شِکِل (31 میلیارد دلار) رسید.
این افزایش چشمگیر تقریباً 7 درصد از تولید ناخالص داخلی اسرائیل را شامل می شود که پس از اوکراین در رتبه دوم جهانی قرار دارد. کارشناسان هشدار میدهند که حتی پایان سریع جنگ، آسیب مالی وارده را از بین نخواهد برد و خدمات عمومی، به ویژه مراقبتهای بهداشتی و آموزش، در معرض خطر به حاشیه رانده شدن قرار دارند.
مطلبی در وال استریت ژورنال حاکی از آن است که هزینه روزانه جنگ برای اسرائیل عمدتاً به دلیل فعالسازی مستمر سیستم های دفاع موشکی مانند فلاخن داوود، پیکان 3 و گنبد آهنین (به دلیل حملات گسترده موشکی ایران) و عملیات هوایی رژیم صهیونیستی با جنگندههای F‑16 و F‑35 بالغ بر صدها میلیون دلار بوده است.
یکی از مشکلات اسرائیل در استفاده از سامانه های دفاع موشکی، بار مالی نگهداری و استفاده از این سیستمها می باشد که پس از تجاوز این رژیم به ایران به طور فزایندهای افزایش یافته است. به گفته گلوبز که در مقاله ای در سایت sunnafiles. com انعکاس یافته است، هزینه این سیستم ها به شکل زیر می باشد:
- هر رهگیری گنبد آهنین حدود 30،000 دلار هزینه دارد.
- هر رهگیری با فلاخن داوود تقریباً 700،000 دلار هزینه دارد.
- هر رهگیری با موشکهای پیکان 2 حدود 1.5 میلیون دلار هزینه دارد.
- هر رهگیری با موشکهای پیکان 3 تقریباً 2 میلیون دلار و بر اساس برخی برآوردها تا 3 میلیون دلار هزینه دارد.
این هزینه مالی بالا به نگرانی فزایندهای برای برنامهریزان نظامی اسرائیل تبدیل شده است، به ویژه با توجه به اینکه حجم موشک های پرتاب شده از سوی ایران در حال افزایش است.
بر اساس مطلبی که در The Economic Times در 18 ژوئن 2025 منتشر شد، طبق گزارش پایگاه خبری اسرائیلی کالکالیست، هزینه جنگ غزه تا پایان سال ۲۰۲۴ از ۲۵۰ میلیارد شِکِل (بیش از ۶۷.۵ میلیارد دلار) عبور کرد. این ارقام شامل هزینههای مستقیم جنگی، حمایت از غیرنظامیان و از دست دادن درآمدهای دولتی میشود. اما ارقام هنوز به طور کامل خسارات غیرمستقیم مانند کاهش بهرهوری و شوکهای زنجیره تأمین را منعکس نمیکنند. اکنون، با باز شدن جبهه جدیدی علیه ایران، هزینههای نظامی در حال افزایش است.
در مطلب فوق آمده است که گزارشی در ۱۵ ژوئن توسط خبرگزاری اسرائیلی Ynet News، به نقل از ریم امیناخ مشاور مالی سابق رئیس ستاد ارتش اسرائیل، تخمین زد که تنها دو روز اول جنگ با ایران برای اسرائیل ۵.۵ میلیارد شِکِل (تقریباً ۱.۴۵ میلیارد دلار) هزینه داشته است.
بر اساس مطلب The Economic Times سرعت این روند کاهش نیافته است. اسرائیل اکنون تقریباً روزانه ۲.۷۵ میلیارد شِکِل یا ۷۲۵ میلیون دلار برای عملیات نظامی مستقیم در درگیری با ایران هزینه میکند. به گفته مشاوران اقتصادی دولت، فقط سوخت جت و تسلیحات روزانه حدود ۳۰۰ میلیون دلار برای این کشور هزینه دارد.
با این نرخ، یک درگیری طولانی مدت با ایران میتواند باعث شود اسرائیل ظرف هفت هفته از هزینههای جنگ غزه در پایان سال ۲۰۲۴ پیشی بگیرد.
در مطلب دیگری در The Economic Times که آن نیز در 18 ژوئن 2025 منتشر شده، از قول روزنامه اقتصادی اسرائیلی «مارکر» تخمین زده است که عملیات شبانه دفاع موشکی تا ۱ میلیارد شِکِل (۲۸۵ میلیون دلار) برای رژیم صهیونیستی هزینه دارد و هر موشک رهگیر پیکان به تنهایی حدود ۳ میلیون دلار برای اسرائیل خرج بر می دارد.
یک منبع آگاه از اطلاعات جاسوسی آمریکا و اسرائیل به وال استریت ژورنال گفت: بدون تجهیز مجدد یا تشدید تنش از سوی آمریکا، اسرائیل ممکن است تنها برای ۱۰ تا ۱۲ روز دیگر موشکهای رهگیر کافی داشته باشد - با فرض اینکه ایران سرعت فعلی آتش خود را حفظ کند.
این منبع افزود: به زودی، آنها ممکن است مجبور شوند انتخاب کنند که کدام موشکها را رهگیری کنند.
در حالی که گزارش ها از کاهش موشک های رهگیری اسرائیل و هزینه بسیار بالای آن ها برای رهگیری موشک های ایران حکایت دارد، بخش عمدهای از ذخایر موشکی تهران همچنان پنهان مانده است.
خلاصه اینکه، اسرائیل با یک پنجره باریک روبرو است - یا دفاع موشکی خود را دوباره پُر کند و هزینه های بالای استفاده از آن را بر دوش اقتصاد اسرائیل تحمیل نماید و یا برای هزینه عبور تهدیدها از سوی موشک های ایران آماده شود. البته موشک های ایران نشان داده اند که نه تنها در هر صورت توان گذر از سیستم های دفاع موشکی اسرائیل دارند بلکه می توانند آسیب های بسیار جدی به زیرساخت های این رژیم وارد کنند.
در ادامهی تحلیلها، کارشناسان امنیتی در Times of India پیشبینی کردهاند که اگر درگیریها ادامه یابد، مجموع هزینههای ماهانه ممکن است تا ۱۲ میلیارد دلار افزایش یابد. این رقم، نه تنها از بودجه مصوب دفاعی اسرائیل در سالهای گذشته فراتر میرود، بلکه معادل بیش از ۳٪ تولید ناخالص داخلی کشور در مدت یک ماه است.
این گزارش که توسط Times of India در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۲۵ منتشر شد با عنوان «۱۲ میلیارد دلار در ماه»: هزینه حملات و دفاع روزانه اسرائیل علیه ایران - جنگ با هزینه گزاف» با استناد به اطلاعات وال استریت ژورنال اعلام میکند که: اسرائیل به دلیل درگیری با ایران، می تواند هزینههای هنگفتی بالغ بر تقریباً ۱۲ میلیارد دلار در ماه متحمل شود. این هزینههای فزاینده ناشی از عملیات نظامی روزانه، از جمله حملات هوایی، استفاده از موشکهای رهگیر و مهمات و اقدامات دفاعی گسترده است.
علاوه بر هزینههای عملیاتی، دولت رژیم صهیونیستی ناگزیر به تخصیص منابع برای جبران خسارات غیرمستقیم ناشی از حملات موشکی: از جمله اسکان موقت برای هزاران شهروند در مناطق شمال و جنوب، بازسازی زیرساختهای آسیبدیده، و حمایت مالی از کسب و کارهای کوچک که فعالیت آنها متوقف شده، می باشد. این هزینهها در کنار افزایش بودجه خرید اضطراری تجهیزات از ایالات متحده و سایر متحدان، فشاری مضاعف بر خزانه آنها وارد کردهاند.
نتیجه گیری
در مجموع، افزایش سریع، اضطراری و بیسابقه هزینههای نظامی رژیم صهیونیستی ساختار اقتصادی و اولویتهای بودجهای این کشور را دگرگون کرده است. این تغییر ناگهانی، نیازمند بازنگری در استراتژی مالی و مدیریت بدهی دولت خواهد بود؛ چرا که تداوم این وضعیت میتواند در میان مدت و بویژه با افزایش زمان تجاوز نظامی به ایران و تداوم جنگ در غزه، پایداری مالی و اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی را با مخاطرات جدی مواجه سازد.
منتقدان اکنون هزینههای نظامی رو به افزایش اسرائیل را «باری سنگین» توصیف میکنند. بسیاری نگرانند که این کشور به سمت یک تغییر ساختاری پیش رود که در آن هزینههای اجتماعی برای همیشه زیر سایه اولویتهای نظامی در اولویت دوم قرار گیرند.
با افزایش هزینههای جنگ و عدم چشمانداز پایانی برای آن، بزرگترین نبرد اسرائیل ممکن است در میدان نبرد نباشد، بلکه در ایجاد تعادل در اقتصاد آن باشد.