مقدمه
در دو دهه اخیر، بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه با نرخ رشد اقتصادی نسبتاً بالا، تغییرات اجتماعی و ساختاری عمیقی را تجربه کردهاند. یکی از پدیدههای کلیدی در این روند، ظهور و گسترش طبقه متوسط بوده است؛ طبقهای که از نظر اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میتواند موتور محرک توسعه و پایداری باشد.
هند، برزیل و اندونزی بهعنوان سه اقتصاد نوظهور مهم، نمونههای بارزی از این تحول اجتماعی هستند. رشد این طبقه میتواند به افزایش مصرف داخلی، تحکیم نهادهای دموکراتیک، بهبود سطح آموزش و حتی ثبات سیاسی کمک کند؛ هرچند با چالشهایی نیز همراه است، مانند نابرابری درآمد، بیکاری در اقشار تحصیلکرده، و فشار بر منابع و زیرساختها.
هدف این مقاله در سایت اتاق 24، بررسی ابعاد مختلف ظهور طبقه متوسط در این سه کشور با تکیه بر دادههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و تحلیل شباهتها و تفاوتهای موجود در روند شکلگیری این طبقه در سه قاره مختلف را در دستور کار قرار میدهد.
مفهوم و اهمیت طبقه متوسط در اقتصاد توسعهیافته و نوظهور
۱. تعریف مفهومی طبقه متوسط
طبقه متوسط مفهومی پویا و چندبُعدی است که بسته به دیدگاه اقتصادی، جامعهشناختی یا روانشناختی تعاریف متفاوتی دارد. در ادبیات اقتصادی، طبقه متوسط اغلب بر اساس سطح درآمد سرانه یا توانایی مصرف تعریف میشود. بر اساس گزارش بانک جهانی (2017)، افراد با درآمد روزانه بین 10 تا 50 دلار (بر اساس برابری قدرت خرید - PPP) در دسته طبقه متوسط جهانی قرار میگیرند. سازمان سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) نیز شاخصهای ترکیبی مانند امنیت شغلی، سطح تحصیلات، توانایی پسانداز و مصرف کالاهای غیرضروری را به عنوان معیارهای مکمل در نظر میگیرد.
۲. اهمیت اقتصادی و اجتماعی طبقه متوسط
طبقه متوسط نقش حیاتی در پایداری و رشد اقتصادی ایفا میکند. این طبقه موتور محرک مصرف داخلی پایدار است و به دلیل تمایل به سرمایهگذاری در آموزش، سلامت و کسب و کارهای کوچک، به توسعه سرمایه انسانی و نوآوری کمک میکند. در کشورهای توسعهیافته، گسترش این طبقه با افزایش دموکراسی، ثبات اجتماعی و ارتقای کیفیت نهادی همراه بوده است.
در مقابل، در اقتصادهای نوظهور، طبقه متوسط ضمن ایجاد فرصتهای جدید برای رشد بازار داخلی و تولید، میتواند باعث فشار برای پاسخگویی بیشتر از سوی دولتها در زمینه خدمات عمومی، شفافیت و حکمرانی خوب شود.
بانک توسعه آسیا (ADB) در گزارشی در سال 2010 هشدار میدهد که «طبقه متوسط شکننده» در صورت عدم تأمین خواستههای اقتصادی و اجتماعی خود، میتواند به منبع نارضایتی سیاسی تبدیل شود.
۳. نقش در اقتصادهای نوظهور
در اقتصادهای نوظهور مانند هند، برزیل و اندونزی، طبقه متوسط در حال گسترش است، اما همچنان با چالشهایی نظیر نابرابری درآمد، اشتغال غیررسمی و آسیبپذیری در برابر شوکهای اقتصادی مواجه است.
برخلاف ثبات نسبی این طبقه در غرب، در کشورهای در حال توسعه، تغییرات کوچک در درآمد یا هزینه میتواند جایگاه اقتصادی افراد را تغییر دهد. با این حال، گسترش این طبقه همچنان بهعنوان عاملی کلیدی در تحقق رشد پایدار و کاهش فقر شناخته میشود.
مقایسه تطبیقی میان طبقه متوسط هند، برزیل و اندونزی
هند
طبق دادههای Pew Research Center در سال ۲۰۲۱، طبقه متوسط هند به طور قابلتوجهی کاهش یافته است. در ابتدای سال ۲۰۲۰، پیشبینی میشد که حدود ۹۹ میلیون نفر در هند در گروه طبقه متوسط جهانی قرار داشته باشند. اما یک سال بعد، این تعداد به حدود ۶۶ میلیون نفر کاهش یافت که نشاندهنده کاهش یکسوم از جمعیت طبقه متوسط هند است. این کاهش عمدتاً به دلیل رکود اقتصادی ناشی از پاندمی COVID-19 بوده است.
بر اساس گزارشهای اخیر، وضعیت طبقه متوسط در هند در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ نشاندهنده روندهای متناقضی است که هم شامل رشد و هم چالشهایی میشود. البته طبق گزارش People's Research on India's Consumer Economy (PRICE) طبقه متوسط اکنون ۳۱ درصد از جمعیت هند را تشکیل میدهد و پیشبینی میشود که این رقم تا سال ۲۰۳۱ به ۳۸ درصد و تا سال ۲۰۴۷ به ۶۰ درصد برسد.
دولت هند در تلاش است تا با اجرای سیاستهای اقتصادی و اجتماعی، از جمله افزایش سرمایهگذاری در بخشهای بهداشت، آموزش و مهارتآموزی، از رشد طبقه متوسط حمایت کند. این اقدامات به منظور تقویت زیرساختهای اقتصادی و ایجاد فرصتهای شغلی برای طبقه متوسط در حال انجام است.
با توجه به روندهای فعلی، پیشبینی میشود که طبقه متوسط هند در سالهای آینده همچنان رشد کند. با این حال، برای اطمینان از پایداری این رشد، نیاز به اصلاحات ساختاری و سیاستهای حمایتی مؤثر است.
برزیل
طی سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، برزیل شاهد بازگشت قابلتوجه طبقه متوسط به جایگاه غالب جمعیت بود. بر اساس گزارش Tendências Consultoria، تا پایان ۲۰۲۴، ۵۰٫۱٪ از خانوارهای برزیلی-یعنی بیش از نیمی از جمعیت-در گروههای طبقه متوسط و بالاتر قرار گرفتند، که اولین بار پس از سال ۲۰۱۵ رخ میدهد.
این تحول عمدتاً ناشی از رونق بازار کار رسمی-با ایجاد ۳٫۶ میلیون شغل جدید بین ۲۰۲۳ تا سپتامبر ۲۰۲۴ و نزدیک شدن نرخ بیکاری به کمترین میزان تاریخ (۶٫۱٪)-بود . همچنین تقویت دستمزد واقعی با افزایش حقوق حداقل و اجرای سیاستهای رفاهی مانند Bolsa Família نقش کلیدی داشت .
اگرچه این پیشرفت، بهویژه در بخش مسکن، آموزش و الگوی مصرف، مثبت ارزیابی میشود، اقتصاددانان هشدار دادهاند که استمرار آن نیازمند تثبیت اقتصاد کلان، پیگیری رشد مشاغل باکیفیت و توجه ویژه به نابرابریهای منطقهای است.
اندونزی
طبقه متوسط اندونزی پس از دههها رشد، اخیراً تا حدی کاهش یافته است. طبق گزارش Reuters، این گروه از ۲۱.۵٪ جمعیت در ۲۰۱۹ به ۱۷.۱٪ در ۲۰۲۴ کاهش یافته که نشاندهنده حدود ۴۸ میلیون نفر است.
طبق جدیدترین دادههای رسمی سازمان آمار مرکزی اندونزی (BPS) و گزارشها، تعداد افراد طبقه متوسط از ۶۰ میلیون در ۲۰۱۸ به ۴۷.۹ میلیون در مارس ۲۰۲۴ کاهش یافته است.
اصلیترین دلایل این عقبنشینی عبارتاند از:
- رشد محدود در اشتغال رسمی و افزایش مشاغل غیررسمی تا ۵۹٪
- وابستگی اقتصادی به حوزههای با دستمزد پایین مانند کربنمحور و کشاورزی
- افزایش فشارهای اقتصادی نظیر تورم، مالیات و هزینههای انرژی که قدرت خرید خانوارها را کاهش داده است .
تاثیر این روند بر مصرف خصوصی مشهود است: گزارش Reuters نشان میدهد که مصرفکنندگان به ویژه طبقه متوسط، رفتار محتاطانهای پیش گرفتهاند.
برای بازسازی طبقه متوسط، تحلیلگران بر ضرورت تحول ساختاری بازار کار، افزایش اشتغال سازمانیافته از طریق صنعت، و تداوم سرمایهگذاری خارجی هدفمند تأکید کردهاند.
چالشها و فرصتهای آینده برای طبقه متوسط در هند، برزیل و اندونزی
۱. نوسانات ساختاری و نابرابری شغلی
طبقه متوسط در اقتصادهای نوظهور با ناپایداری جدی روبهروست. در اندونزی، کاهش ۲۰٪ طبقه متوسط در شش سال اخیر از ۶۰ میلیون (۲۰۱۸) به حدود ۴۷.۹ میلیون نفر (مارس ۲۰۲۴) نشاندهنده ضعف در خلق مشاغل رسمی است. رشد قابلتوجه در بخش غیررسمی به ۵۹٪ اشتغال کل منجر شده و قدرت خرید کاهش یافته است . این کاهش در مصرف خصوصی نیز خود را نشان داده و فروش خودرو و فستفود مانند Pizza Hut افت قابلتوجهی داشته است.
۲. آسیبپذیری در برابر شوکهای اقتصادی
اقتصادهای آسیایی (هند، اندونزی) در پی شوکهایی مانند همهگیری و افزایش قیمت انرژی، فشارهای جدی را تجربه کردهاند . افزایش بدهی خانوارها و وامهای غیرمجاز، همراه با تورم و هزینههای زندگی افزایش یافته، بر تضعیف امنیت مالی طبقه متوسط دامن زده است.
۳. نیاز به اصلاحات ساختاری
کارشناسان بر اهمیت تقویت اشتغال رسمی، بهبود قوانین بازار کار و جذب سرمایهگذاری خارجی تأکید دارند. در اندونزی، اقتصاددانانی مانند Teuku Riefky و Chatib Basri پیشنهاد ایجاد مشاغل رسمی از طریق صنعت صادراتمحور و کاهش وابستگی به کامودیتیها را مطرح کردهاند.
۴. فرصت رشد با اصلاح سیاستگذاری
بانک جهانی پیشنهاد میکند که در اندونزی، سرمایهگذاری در مسکن و زیرساختها، بهویژه برنامه ساخت ۳ میلیون واحد مسکونی در سال، میتواند فرصت شغلی و افزایش رفاه را فراهم کند . همچنین Oxford Economics پیشبینی میکند که طبقه متوسط بازارهایی مانند هند و ویتنام در دهه آتی رشد قابلتوجهی خواهند داشت و باید از فرصت استفاده شود.
۵. دیجیتالیشدن و توسعه پایدار
اقتصادهای نوظهور برای پایداری طبقه متوسط باید به دیجیتالسازی و انرژیهای تجدیدپذیر توجه کنند. در اندونزی، از ظرفیت فناوری مانند AI، بلاکچین و بزرگداده برای بهبود بهرهوری صنعتی و خدمات استفاده میشود که میتواند شغلهای باکیفیت ایجاد کند.