جو بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا، هنگامی که تشکیل یک گروه ویژه طبقه متوسط را اعلام کرد، گفت: طبقه متوسط آمریکا در حال آسیب است. افت بازار سهام، توانایی آمریکاییها را برای گذران زندگی تهدید کرده است.
معاون رئیسجمهور اعلام کرد: این وظیفه ماست که طبقه متوسط - ستون فقرات این کشور - را دوباره به راه بیندازیم. اما طبقه متوسط آمریکایی دقیقاً چیست؟
در ساختار جامعه آمریکا، طبقه متوسط ستون فقرات محکمی را تشکیل میدهد که طیف متنوعی از افراد، خانوادهها و آرزوها را نشان میدهد.
ثبات اقتصادی، تحرک اجتماعی و مشارکتهای فرهنگی آنها مدتهاست که عناصر اساسی رویای آمریکایی در نظر گرفته شدهاند. این مقاله به ماهیت چندوجهی طبقه متوسط در آمریکا می پردازد و تکامل تاریخی، چالش های معاصر و اهمیت پایدار آن را بررسی می کند.
طبقه متوسط در آمریکا چیست؟
طبقه متوسط در آمریکا معمولاً به گروهی از افراد و خانوادهها اشاره دارد که در طیفی وسیع از معیارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در میان طبقات اجتماعی جای میگیرند. این طبقه معمولاً در میان طبقههای بالاتر (طبقه ثروتمند) و طبقههای پایینتر (طبقه فقیر) جامعه قرار دارد. افراد و خانوادههای طبقه متوسط در آمریکا ممکن است دارای درآمد و ثروت متوسطی باشند و اغلب از ویژگیهای زیر برخوردارند:
۱. درآمد متوسط: افراد و خانوادههای طبقه متوسط درآمدی را دارند که نه خیلی بالا و نه خیلی پایین است. آنها معمولاً از درآمد کافی برای تأمین نیازهای روزمرهشان، مانند خانه، مواد غذایی، پرداخت قبوض و امکانات اساسی، برخوردار هستند.
۲. تحصیلات دانشگاهی یا حرفه ای: افراد طبقه متوسط ممکن است دارای تحصیلات دانشگاهی یا حرفهای باشند که به آنها امکان اشتغال در مناصب مختلف اداری یا حرفه ای را برایشان فراهم می کند.
۳. زندگی راحت و امن: طبقه متوسط در آمریکا معمولاً از زندگی راحت و امنی برخوردارند. آنها اغلب مالکیت خانههای خود را دارند، به مراقبتهای بهداشتی و پزشکی دسترسی داشته و از امکانات فرهنگی و تفریحی لذت می برند.
۴. استقلال مالی و فرصتهای اقتصادی: افراد طبقه متوسط ممکن است بتوانند به طور مستقل از نظر مالی عمل کنند و به فرصتهای اقتصادی دسترسی داشته باشند که به آنها امکان تحقق آرزوها و اهداف شخصی را میدهد.
سیر تاریخی طبقه متوسط در آمریکا
سیر تاریخی طبقه متوسط در آمریکا به عنوان یکی از جوانترین کشورهای جهان، از زمان تأسیس آن تا به امروز پیچیده و متنوع بوده است.
این طبقه متوسط که معمولاً به عنوان میانگین بین طبقات بالا و پایین جامعه تعریف میشود، در طول تاریخ آمریکا تحت تأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی قرار گرفته است. در ادامه به برخی از مراحل مهم در سیر تاریخی طبقه متوسط در آمریکا اشاره میشود:
۱. زمان تأسیس کشور: در اوایل تأسیس آمریکا، طبقه متوسط به عنوان یک نیروی اصلی اقتصادی و اجتماعی محسوب میشد. کشاورزان، کارگران دستی، کارگران شهری و صاحبان مشاغل کوچک از این طبقه تشکیل شده بودند.
۲. دوران صنعتی: با آغاز دوران صنعتی در قرن نوزدهم، طبقه متوسط به عنوان یک قدرت جدید در اقتصاد آمریکا ظهور کرد. رشد شهرها، افزایش تولید صنعتی، و توسعه زیرساختها موجب افزایش فرصتهای شغلی و بهبود شرایط زندگی برای اعضای این طبقه شد.
۳. دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰: در این دوره، با رشد اقتصادی قوی پس از جنگ جهانی دوم، طبقه متوسط در آمریکا به وجود آمد. این دوره با تقویت حقوق کارگران، ایجاد برنامههای دولتی مانند برنامه مسکن ملی، و رشد اقتصادی همراه بود.
در واقع تصویر مدرن ما از طبقه متوسط مربوط به دوران پس از جنگ جهانی دوم است. لایحه GI در سال 1944 برای سربازان کهنهکار که در حال بازگشت بودند پولی برای کالج، مشاغل و وام مسکن فراهم کرد. ناگهان، میلیون ها نیروی نظامی برای اولین بار توانستند خانه های خود را بخرند. در نتیجه، ساخت و سازهای مسکونی از 114000 خانه جدید در سال 1944 به 1.7 میلیون خانه در سال 1950 افزایش یافت.
در سال 1947، ویلیام لویت 4000 هکتار از مزارع سیب زمینی لانگ آیلند، نیویورک را به بزرگترین پروژه مسکونی برنامه ریزی شده خصوصی در تاریخ آمریکا تبدیل کرد. با 30 خانه که هر روز به صورت خط مونتاژ ساخته میشوند - هر کدام با یک درخت در حیاط جلویی - بخش فرعی آمریکایی متولد شد.
بعد ماشین ها آمدند و حیاط خلوت باربیکیو و تلویزیون های سیاه و سفید و غیره. در سپتامبر 1958، بانک آمریکا اولین 60000 کارت اعتباری خود را (که بعداً ویزا نام گرفت) در فرزنو، کالیفرنیا آزمایش کرد. در عرض یک دهه، آمریکایی ها برای بیش از 100 میلیون کارت اعتباری ثبت نام کردند. امروزه این رقم به بیش از یک میلیارد رسیده است. آمریکایی های آفریقایی تبار توانستند از طریق دستاوردهای اجتماعی جنبش حقوق مدنی خود را به طبقه متوسط بکشانند، اگرچه تعداد نامتناسبی هنوز زیر خط فقر زندگی می کنند.
امروزه اکثر آمریکایی های طبقه متوسط صاحب خانه هستند. آنها وام مسکن، تحصیلات دانشگاهی و یک شغل حرفه ای یا مدیریتی دارند که چیزی بین 30000 تا 100000 دلار در سال برای آنها درآمد دارد.
یک نظرسنجی افکار عمومی در سال 1979 نشان داد که تعداد فزایندهای از آمریکاییهای طبقه متوسط احساس میکنند که زندگیشان بدتر میشود.
در سال 1997 خوشبینی طبقه متوسط به بالاترین حد خود رسید - 57٪ احساس میکردند که در حال حرکت به سمت بالا هستند - اما از آن زمان به بعد به سمت پایین سقوط کرده است. یک نظرسنجی در سال 2008 نشان داد که تقریباً نیمی از آمریکاییها فکر میکنند هیچ پیشرفتی نکردهاند و 31 درصد خود را بدتر از پنج سال پیش میدانند.
سبک زندگی طبقه متوسط آمریکا
طبقه متوسط در هسته خود، سبک زندگی را تجسم میدهد که با آسایش اقتصادی، مالکیت خانه، دسترسی به آموزش با کیفیت، مراقبتهای بهداشتی، و فعالیتهای تفریحی مشخص شده است. این بخش از جامعه معمولاً متخصصان یقه سفید، کارگران ماهر، صاحبان مشاغل کوچک و مربیان را در بر می گیرد. توانایی پرداخت یک سبک زندگی متوسط اما راحت، از جمله مالکیت خانه، حمل و نقل قابل اعتماد، و مخارج اختیاری، در هویت طبقه متوسط نقش محوری دارد.
چالش های اقتصادی طبقه متوسط آمریکا
طبقه متوسط آمریکا علیرغم انعطاف پذیری خود، با چالش های اقتصادی بی شماری مواجه است که با جهانی شدن، پیشرفت های تکنولوژیکی و نابرابری درآمد تشدید شده است. رکود دستمزدها، افزایش هزینه های مراقبت های بهداشتی، بدهی وام های دانشجویی و شرایط نامطمئن شغلی، ثبات مالی بسیاری از خانوارهای طبقه متوسط را تهدید می کند.
علاوه بر این، همهگیری COVID-19 آسیبپذیریهای موجود در این جمعیت را برجسته کرد، از دست دادن مشاغل، تعطیلی مشاغل و ناامنی مسکن که به طور نامتناسبی بر درآمد متوسط تأثیر میگذارد.
طبقه متوسط آمریکا و اهمیت فرهنگی آن
فراتر از ابعاد اقتصادی و اجتماعی، طبقه متوسط نقش محوری در شکل گیری فرهنگ و ارزش های آمریکایی ایفا می کند. تأکید آن بر کار سخت، آموزش و مشارکت اجتماعی، حس مشارکت مدنی و انسجام اجتماعی را تقویت میکند. علاوه بر این، طبقه متوسط به عنوان یک ناقوس فرهنگی عمل می کند، که گرایش های مصرف کننده را هدایت می کند، الگوهای مصرف رسانه ها را شکل می دهد و بر گفتمان سیاسی تأثیر می گذارد. آرزوهای آن برای آینده ای بهتر عمیقاً در آگاهی جمعی جامعه آمریکا طنین انداز است.
چین و تجارت با آمریکا؛ ضرورتی که نمی توان انکار کرد
رابطه اقتصادی آمریکا با چین؛ جنگ با حریف اما نه نابودی آن