تعریف خط فقر
اگر بخواهیم محاسبات از فقر در مراحل شناسایی و برآورد حجم فقر و محرومیت دقت لازم را داشته باشد، باید به شاخصی دست یابیم که تمام تفاوتهای افراد را در برگیرد. گام اول در تشخیص فقیر از غیرفقیر معیاری است که بر اساس آن بتوان تعیین کرد که چه کسی فقیر است و چه کسی فقیر نیست؛ این معیار در مطالعات خط فقر نامیده میشود.
خط فقر، آستانه فقر یا حد فقر، حداقل سطح درآمدی است که در یک کشور خاص، کافی تلقی میشود.
خط فقر معمولاً با یافتن هزینه کل تمام منابع ضروری، که یک انسان بالغ متوسط، در یک سال مصرف میکند محاسبه میشود. بزرگترین این هزینهها معمولاً اجاره بهای مسکن است، به همین دلیل از گذشته، اقتصاددانان توجه خاصی به بازار املاک و مستغلات و قیمت مسکن به عنوان معیاری قوی برای تعیین خط فقر داشتهاند.
عوامل فردی اغلب برای توضیح شرایط مختلف استفاده میشود، مانند اینکه آیا کسی سرپرست خانواده، سالخورده، فرزند، متأهل و غیره است. آستانه فقر ممکن است به صورت سالانه تنظیم و تعیین شود. در عمل، مانند تعریف فقر، درک رسمی یا رایج از خط فقر در کشورهای توسعهیافته بهطور قابل توجهی بالاتر از کشورهای در حال توسعه است.
کسانی زیر خط فقر در نظر گرفته میشوند که قادر به فراهم نمودن نیازهای اساسی خود، خصوصاً اولین نیاز که سلامت جسم و تغذیهٔ مناسب است نباشند.
گام اول در تشخیص فقیر از غیر فقیر معیاری است که بر اساس آن بتوان تعیین نمود چه کسی فقیر است و چه کسی فقیر نیست. این معیار در مطالعات خط فقر نامیده میشود.
مارتین راوالیون خط فقر را به صورت مخارجی که یک فرد در یک زمان و مکان معین برای دسترسی به یک سطح رفاه مرجع متحمل میشود، تعریف میکند. افرادی که به آن سطح رفاه دسترسی ندارند، فقیر و کسانی که به این سطح رفاه دسترسی دارند، غیر فقیر تلقی میشوند.
«سطح مرجع» یا «حد قابل قبول» در تعریف خط فقر منجر به ایجاد دو مفهوم فقر مطلق و فقر نسبی میشود. با توجه به اینکه فقر در مفهوم مطلق یا نسبی آن بررسی میشود، خط فقر نیز به دو روش مطلق و نسبی محاسبه میشود. انتخاب هر یک از این دو روش حائز اهمیت است، چرا که شاخصهای فقر مبتنی بر هر یک، حساسیتهای متفاوتی در مقابل تغییرات اقتصادی-اجتماعی از خود نشان میدهند.
خط فقر خشن
خط فقر خشن یا گرسنگی، پایینترین ردههای درآمدی یک جامعه را شامل میشود، خط فقر خشن هنگامی کاربرد دارد که معیارهای خط فقر نسبی و حتی فقر مطلق پاسخگو نباشد.
خط فقر مطلق و شدید
عبارت است از مقدار درآمدی که برای تأمین حداقل نیازهای فردی در یک جامعه لازم است و عدم تأمین آن موجب میشود فرد مورد بررسی به عنوان فقیر در نظر گرفته شود.[۱۶] افرادی که زیر خط فقر مطلق قرار دارند توانایی تأمین حداقل نیازهای اساسی خود را ندارند و بهطور مطلق فقیر محسوب میشوند.
خط فقر نسبی
خط فقر نسبی عموماً به صورت در صد معینی از میانه (آمار) توزیع درآمد (یا هزینهٔ) جامعه در نظر گرفته میشود و افرادی که درآمد (یا هزینهٔ) آنها پایینتر از این آستانه قرار میگیرد فقیر محسوب میشوند. افرادی که زیر این خط فقر قرار میگیرند فقیر مطلق نیستند؛ بلکه در مقایسه با دیگران فقیر محسوب میشوند.
برای ارزیابی فقر بهتر است فقر مطلق مبنا قرار بگیرد چراکه فقر نسبی بیشتر با توزیع نابرابر درآمد مرتبط است. طبقهبندیهای متعدد و گوناگون دیگری (مانند دهکهای پردرآمد یا خط کفاف بهمعنی حد میانی بین اغنیاء و فقرا) نیز در این رابطه وجود دارند.
تعریف بانک جهانی از خط فقر
بانک جهانی دو تعریف برای فقر ارائه میدهد؛ یک بحث این است که خط فقر وابسته به توزیع درآمد جامعه نباشد. یعنی یک میزان از هزینهها و مصارف پایهای خانوار در نظر گرفته شود. هرکس توانست بالای این را هزینه کند فقیر نیست و هرکسی نتوانست فقیر است. این تعریف، فقر مطلق نامیده میشود. این تعریف وابسته به توزیع درآمد جامعه نیست.
یک عدد دیگر نیز وجود دارد که تعریف آن این است؛ زمانی که همه جامعه یک سطحی از برخورداری را دارند کسی که نتواند به آن سطح معمول از برخورداری نزدیک شود، فقیر محسوب میشود. این مدل وابسته است به توزیع درآمد جامعه که آن را فقر نسبی مینامند.
کشورهای توسعهیافته میروند به این سمت که خط فقر نسبی تعریف کنند و متناسب با آن آمار و ارقام خود را محاسبه کنند. برای کشورهای درحال توسعه تا زمانی که خط فقر مطلق جدیتر است محاسبه ارقام براساس خط فقر نسبی اقدام مناسبی نیست.